مکان خاطره و میراث ناملموسی که نابود میشود
نجلا درخشانی؛ کارشناسی ارشد مرمت و احیاء بناها و بافتهای تاریخی
کشتی ای که بخش مهمی از گردشگری صنعتی و جنگ در منطقه آزاد اروند بوده و با جذب سرمایه گذار و تغییر کاربری بعداز مرمت، میتواند به یک رستوران متحرک تبدیل شود و بخش مهمی از گردشگری آبی و شکمگردی را به خود اختصاص دهد، متاسفانه در حال اوراق کردنش هستند.
آریا بوم، یکی از لوکیشنهای بسیار زیبا برای عکاسی در زمان غروب زیبای خورشید است که هر گردشگری را از سراسر ایران با یک عکس میتواند برای تماشای غروب، بخود جذب نماید.
کشتیای که با کالبد زخمی گنجینهای از قصهها و حکایتهاییست که هر کدامشان میتوانند موضوع یک فیلم سینمایی یا یک رُمان جذاب باشند.
کشتیای که نامش به وسعت ایران باستانست و جسمش در کنار اروند همیشه خروشان آرمیده و بخشی از جاذبههای، خرمشهر، مینوشهر و آبادان (منطقه آزاد اروند) میباشد. این کشتی بهگِـل نشسته با جذب سرمایهگذار میتواند مرمت و احیاء شده و به رستوران و کافهای با همان کالبد زخمی تبدیل شود و در عین حالی که بخشی از جاذبههای دفاع مقدس و صنعتی است، بخشی از جاذبههای شهری و پذیرایی را نیز شامل شود و به مکانی زیبا و متفاوت برای تفریح و گذران اوقات فراغت ساکنان منطقه آزاد اروند و تبدیل شود.
چرا در منطقه آزاد اروند پتانسیلها براحتی نابود میشوند!؟
کشورهای دیگر جاذبه ندارند و گاهی خلق میکنند تا باعث جذب توریست از سراسر جهان شوند، ماهم انواع فرصتها و پتانسیلها را داریم اما با بیتدبیری تخریب و حذف میکنیم.
چرا نمیخواهیم باور کنیم این ثروتهای فرهنگی و ارزشها از گذشتگان به ما امانت داده شدهاند که باید به نسل آینده بسپاریم و نباید خیانت در امانت بشود!؟
در کشورهای فرانسه، روسیه، ژاپن، آلمان و … که درگیر جنگهای جهانی اول و دوم بودهاند بخشهای عظیمی از آثار بجایمانده از جنگ را یا با تغییر کاربری در کنار حفظ کالبد بیرونی و یا به همین فرم نیمه تخریبی، حفظ کرده اند و سالانه میلیونها دلار از طریق جذب توریست و بازدید این اماکن، درآمد دارند زیرا آنان به این باور رسیده اند که اساسا بسیاری از حوادث، رویدادها و پدیدهها، در دنیای پست مدرن، امکان تبدیل شدن به محصول و مقصد گردشگری را دارند.
چرا ما باور نمیکنیم، صنعت گردشگری بخش مهمی از اقتصاد هرکشوری را میتواند بردوش بکشد!؟ کشوری مثل ایران که بهلحاظ تاریخ و تمدن دیرینهاش و وقایع متفاوتی که در جای جای آن شکل گرفته، باید حرف اول را در عرضهی گردشگری به جهان بزند، لکن متأسفانه بهدلیل عدم برنامهریزی اصولی و سیاستگذاریهای غلط، نابودی این ارزشها و درواقع نابودی فرهنگ، اصالت و تاریخ منطقهای را که این جاذبهها قرار گرفتهاند، رقم میزند.
کافیست به این مساله قدری فکر کنیم که اقتصادی که تنها متکی و وابسته به صنعت نفت است، دیر یا زود شکست خواهد خورد لذا باید سیاستهای ملی و بینالمللی را به سمت توسعه و رشد تنها صنعت بدون دود و سپید، سوق دهیم تا مبادا نسلهای آتی نیازمندک کشورهای بیگانه شوند؛ زیرا گردشگری بعنوان بزرگترین منبع تولید ناخالص داخلی و اشتغال به تمام بخشهای اقتصادی یک کشور مربوط شده و اثرات خود را بر همهی مؤلفههای اقتصادی سایر حوزههای وابسته به آن، میگذارد و گاهی میتواند پایه و اساس اقتصاد یک کشور را نیز تشکیل دهد.
بعداز اطلاع از شروع برشکاری و نصب دوبهای برای انتقال قطعات داخلی کشتی آریابوم تصمیم به یافتن مسول و مجری این مساله گرفته شد که با پیگیریهای صورت گرفته تابحال مشخص شده، شرکت کشتیسازی آمسکو (اروندان سابق) کشتی آریابوم را در مزایده خریداری نموده و اکنون مالک این کشتی میباشد که پس از طی مراحل قانونی تصمیم به فروش قطعات کشتی گرفته است. حال سخن اینست که در کنار اصولی بودن کلیت ماجرا و این اقدامات، بُعد دیگری که مکان خاطره بودن این کشتی برای مردم آبادان و خرمشهر و حس تعلق خاطر نسبت به آن را در خود جای میدهد و در اذهان تعداد زیادی از ساکنان منطقه آزاد اروند نقش بسته و در واقع یک مسولیت اجتماعی و اخلاقی در کنار بعد تجاری و مالکیت حقوقی ایجاد میکند که اتفاقاً دارای قدرت نفوذ بیشتر و مؤثرتری نسبت به بُعد اول میباشد. علاوه بر مسأله هویت و اصالت نهفته در اثاری همچون آریابوم، مردم هر منطقه با خاطراتشان زنده اند و زندگی میکنند، اگر ما این خاطرات را یکی پس از دیگری از بین برده و پاک کنیم اسیبهای اجتماعی جبرانناپذیری به جامعه بومی وارد خواهیم کرد. علاوه بر این اگر به کنوانسیونها و بیانیههای موجود در یونسکو مراجعه نماییم کنوانسیونی با عنوان «حفاظت از میراث فرهنگی زیر آب» سال ۲۰۰۱ م. به تصویب رسیده که شامل همهی آثار مرتبط با دریا و خصوصا کشتیهای آسیبدیده و مغروقه بوده است.
لذا با استناد به این کنوانسیون؛ اهمیت میراث فرهنگی مرتبط با دریا و آثار زیرآب، به عنوان بخشی جداییناپذیر از میراث فرهنگی بشری و عاملی مهم در تاریخ آدمیان، ملتها و روابطشان با یکدیگر بوده، که با درک اهمیت حفظ و نگهداری میراث فرهنگی زیرآب و مسؤولیتی که در این مورد بر عهده تمامی دولتها است، باتوجه به علاقه روزافزون جامعه به میراث فرهنگی زیرآب و ارجی که برای آن قائل هستند، و نیز حق جامعه برای بهرهمندی از منافع آموزشی و تفریحی، دسترسی مسؤولانه و غیرمداخله گرایانه به میراث فرهنگی زیرآب و ارزش آموزش عمومی برای کمک به آگاهی جامعه بومی امری ضروری تلقی میشود و دولتها موظف به حفاظت و صیانت از این آثار و خاطرات نهفته در آنها بوده تا مبادا حس تعلق خاطر و وابستگی اجتماعی و فرهنگی مردم خدشه دار شود.
آدمها وقتی می آیند،
موسیقی شان را هم با خودشان می آورند.
ولی وقتی می روند با خود نمی برند.
آدمها می آیند و می روند
ولی
در دلتنگی هایمان … شعرهایمان …
می مانند…
#هرتا مولر
و این آریا بومها هستن که این خاطرات را در کالبد زخمی خود جای میدهند تا با هربار دیدنشان بیاد گذشتگان باشیم و فراموش نکنیم که بودیم و از کجا آمدیم. پس بر ما یک وظیفه است که از میراث و امانتهای گذشتگان برای اثبات هویت خود حفاظت و نگهداری کنیم و به دید یک شناسنامه به آنها بنگریم …